تعاریف و اصطلاحات نظامیبسیاری وجود دارند که در این مقاله به تعدادی از پر کاربردترین آنها میپردازیم.
کوه :برآمدگیهایی که از تپههای اطرافش ( حدود ۶۰۰ متر ) بلند تر باشد کوه مینامند . اگر چند کوه به هم پیوسته و یا در امتداد باشند ، رشته کوه نامیده میشوند مثل رشته کوه البرز .
قله :بلندترین نقطهی کوه را قله میگویند .
تپه :زمینهای شنی یا خاکی برجستهای که بلندی آن از کوه کمتر باشد تپه گویند . ( معمولاً ۱۵۰ تا ۶۰۰ متر )
خط راست جغرافیایی :محل برخورد دو دامنه را در بالا که محل تقسیم آب باران نیز میباشد خط راست جغرافیایی مینامند .
خط راست نظامی:خط تغییر شیبی است پایین تر از خط راس جغرافیایی ، روی شیب به طرف دشمن که میتوان از آن جا انتهای دره یا خط القعر را دید . به عبارت دیگر خط پایین تر از خط راس جغرافیایی به اندازه قد یک رزمنده ( تجهیزات را خط راس نظامیگویند ) .
خط القعر:وقتی دو دامنه یکدیگر را در قسمت پایین قطع کنند ، خط القعر ایجاد میشود و آبهای باران در آن جمع شده و جریان پیدا میکند .
زاویه بی روح :منطقهای است که در برد یک جنگ افزار یا دیده بان بوده و به سبب شکل ویژه زمین و یا وجود مانعی از محل مربوطه اجرای تیر مستقیم یا دیده بانی روی آن مقدور نمیباشد .
گردنه :از بهم رسیدن دو پشته یا تپه و دو دره ایجاد میشود . چون گردنه پایین ترین نقطه خط راس است معمولاً راههای کوهستانی از روی آن میگذرد .
شیب و ضد شیب :شیب و ضد شیب نسبت به محل دشمن مشخص میگردد ، دامنه از بلندی که سمت به دشمن قرار گرفته شیب و آن طرف که پشت بلندی واقع شده و از دید زمینی دشمن محفوظ است ضد شیب نامیده میشود .
به طور کلی ضد شیب نفر را از دید و تیر مستقیم دشمن محفوظ میدارد و دشمن باید برای پیدا کردن او تلاش بیشتری نموده و از تیر غیر مستقیم که دقت کمتری دارد استفاده نماید .
حدود اختفاء :روی ضد شیب حدود اختفایی برای حالات مختلف تیراندازی و وسایل و تجهیزات نظامیوجود دارد . این حدود اختفاء بستگی به دید مستقیم دشمن روی منطقه خودی به شرح زیر است :
۱- حد اختفای نفر در حالات درازکش
۲- حد اختفای نفر در حالات به زانو
۳- حد اختفای خودرو یا وسایل زرهی
۴- حد اختفای نفر در حالات ایستاده
جلگه :زمینهای پست و همواری را که بلندی قابل توجهی نداشته و بلندی آنها کمتر از ۲۰۰ متر باشد جلگه گویند .
جنگل :زمینهای پست و بلندی که از انبوه درختان پوشیده شده است ، جنگل گویند .
سوک :قسمت خارجی محل برخورد دو سطح عمود به زمین یک دیوار یا دو دیوار متقاطع را سوک نامند .
رودخانه :از بهم پیوستن چند جویبار و نهر ، رودخانه تشکیل میشود مانند سفید رود ، اروند رود و کشف رود .
کرانه نزدیک :کرانهای از رودخانه که در طرف ما ( نیروی خودی ) قرار دارد کرانه نزدیک میگویند .
کرانه دور :کرانهای از رودخانه که در طرف دشمن واقع گردیده کرانه دور مینامند .
کرانه راست و چپ :کرانه راست یا چپ نسبت به سمت جریان آب معین میگردد . بدین ترتیب که اگر در امتداد جریان آب بایستیم دست راست کرانه راست و دست چپ کرانه چپ خواهد بود .
خط درخت :خطی است در کوهستان که از آن به بالا درخت وجود ندارد .
باتلاق :زمینی است که از رطوبت اشباع شده و معمولاً رستنیهایی بر روی آن روییده و هنگامیکه پا را روی آن بگذاریم در آن فرو میرود . مثل باتلاقهای جنوب آفریقا .
هور :یعنی ماندن آب برروی زمین و به عبارت دیگر جایی که آب در زمین بماند وفرو نرود .
رمل :شنهای بسیار نرمیکه در تابستان به علت گرم بودن هوا به وسیله باد جابجا میشوند و دایم در حال تغییر شکل هستند ولی در زمستان به علت سرد بودن هوا ثابت میباشند ، مثل رملهای مناطق جنوب فکه و چزابه .
تعریف جهت یابی :جهت یابی به دانشی گفته میشود که شخص با آگاهی از آن قادر باشد تقریباً در هر شرایطی موقعیت جهتها را در طبیعت نسبت به خود مشخص نماید .
تعریف جهت :جهت امتدادی است ثابت در طبیعت که موقعیت آن در اثر تغییر وضعیت ناظر تغییر نمیکند مانند : جهت شمال ، جهت جنوب ، جهت شرق و جهت غرب.
تعریف سمت :سمت امتدادی است که نسبت به ناظر ثابت و نسبت به محیط او متغیر میباشد مانند : سمت چپ ، سمت راست ، سمت جلو و سمت عقب .
فرق بین سمت و جهت :جهتها همیشه ثابت هستند ولی سمت تغییر میکند .